نگارش پنجم -

درس 10 نگارش پنجم

سلما پولادی

نگارش پنجم. درس 10 نگارش پنجم

زندگی نامه ی مولانا را بنویس

جواب ها

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، معروف به مولوی، یکی از بزرگ‌ترین شاعران و عارفان ادبیات فارسی و دنیا است. او در سال 604 هجری شمسی (1207 میلادی) در شهر بلخ (امروزه بخشی از افغانستان) به دنیا آمد. مولانا از خانواده‌ای مذهبی و فرهنگی زاده شد و پدرش، بهاءالدین ولد، خود نیز عارف و عالم بزرگی بود. مولانا در سنین کم همراه با خانواده به قونیه در ترکیه امروزی مهاجرت کرد. او در قونیه تحصیلات خود را ادامه داد و به تدریس و آموزش پرداخت. یکی از نکات مهم در زندگی مولانا، آشنایی او با شمس تبریزی است. این ملاقات زندگی مولانا را متحول کرد و او را به دنیای عرفان و تصوف سوق داد. عشق و دوستی مولانا و شمس تبریزی نه تنها بر زندگی شخصی او تأثیر گذاشت، بلکه بر آثار ادبی او نیز تأثیر عمیقی گذاشت. مولانا آثار فراوانی در زمینه شعر و نثر به جا گذاشته است. مهم‌ترین اثر او "مثنوی معنوی" است که شامل داستان‌ها و اندیشه‌های عمیق عرفانی است. همچنین دیوان شمس تبریزی، مجموعه اشعار او در وصف شمس و عشق الهی را شامل می‌شود. مولانا به زبان‌های فارسی، ترکی، و عربی شعر سروده و آثارش همچنان در دنیا مورد مطالعه و احترام است. زندگی مولانا در سال 672 هجری شمسی (1273 میلادی) در قونیه به پایان رسید، اما افکار و آثار او فراتر از زمان و مکان، الهام‌بخش بسیاری از مردم در سرتاسر جهان است. مولانا نه تنها به عنوان شاعر، بلکه به عنوان عارف و حکیمی که به جستجوی حقیقت و عشق الهی پرداخت، شناخته می‌شود.
 نه، دربارهٔ پیشینه قومی این خانواده هیچ اطلاع مسلمی در دست نیست. نیز گفته شده که همسر بهاءالدین از خاندان خوارزمشاهیان بوده است که در ولایات خاوری حدود سال ۳–۴۷۲ ه‍.ق (۱۰۷۹–۱۰۸۰ م) حکومت خود را پایه‌گذاری کردند، ولی این داستان را هم می‌توان جعلی دانست و رد کرد. خوارزمشاه در سال ۳–۶۰۲ قمری (۱۲۰۵–۱۲۰۶ م) بلخ موطن جلال‌الدین را که در تصرف غوریان بود تسخیر کرد.[۴۱] اسلاف مولانا چنان‌که فرزند او سلطان ولد نیز بدین معنا اشارت دارد از تباری عظیم و بزرگ بودند. البته شاید روایتی که در انتساب سلطان العلما به خلیفه نخست یعنی ابوبکر بن ابی قحافه به افواه افتاده و رواج یافته، از آن باشد که نام جد مادری وی «ابوبکر» بوده است، و بعدها نام شمس‌الائمه ابوبکر محمد، با نام ابوبکر –نخستین خلیفه راشدین – درآمیخته باشد.[۴۲] خاندان بهاءولد هم نسبت صدیقی و ابوبکری داشت و هم نسبت علوی ادعا می‌کرد.[۴۳] شمس تبریزی آرامگاه شمس تبریزی در خوی، ایران مولانا شاعر پارسی‌گوی در ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود بود و مریدان و مردم از وجودش بهره می‌بردند تا اینکه شمس‌الدین محمد بن ملک داد تبریزی روز سه‌شنبه ۲۶ جمادی‌الثانی ۶۴۲ قمری برابر با ۱۶ آذر ۶۲۳ خورشیدی (۱۲۴۴ م) نزد مولانا رفت و مولانا شیفتهٔ او شد. در این ملاقات کوتاه وی دورهٔ پرشوری را آغاز کرد. در این ۳۰ سال، مولانا آثاری برجای گذاشت که از عالی‌ترین نتایج اندیشهٔ بشری است. مولانا حال خود را چنین وصف می‌کند: زاهد بودم ترانه‌گویم کردیسر حلقهٔ بزم و باده‌جویم کردیسجاده‌نشینِ با وقاری بودمبازیچهٔ کودکانِ کویم کردی دیدار شمس تبریزی و مولانا روزی مولوی از راه بازار به خانه بازمی‌گشت که رهگذری ناشناس گستاخانه از او پرسید: «صرّافِ عالَمِ معنی، محمد برتر بود یا بایزید بسطامی؟» مولانا با لحنی آکنده از خشم جواب داد: «محمد (ص) سر حلقهٔ انبیاست، بایزید بسطام را با او چه نسبت؟» درویش تاجرنما بانگ برداشت: «پس چرا آن یک سبحانک ما عرفناک گفت و این یک سبحانی ما اعظم شأنی به زبان راند؟» مولانا فرو ماند و گفت: درویش، تو خود بگوی. گفت: اختلاف در ظرفیت است که محمد را گنجایش بیکران بود، هر چه از شراب معرفت در جام او می‌ریختند همچنان خمار بود و جامی دیگر طلب می‌کرد. اما بایزید به جامی مست شد و نعره برآورد: شگفتا که مرا چه مقام و منزلتی است! سبحانی ما اعظم شانی! پس از این گفتار، بیگانگی آنان به آشنایی تبدیل شد. نگاه شمس تبریزی به مولانا گفته بود از راه دور به جست‌وجویت آمده‌ام اما با این بار گران علم و پندارت چگونه به ملاقات الله می‌توانی رسید؟ و نگاه مولانا به او پاسخ داده بود: «مرا ترک مکن درویش و این بارِ مزاحم را از شانه‌هایم بردار.» شمس تبریزی در حدود سال ۶۴۲ قمری (۱۲۴۴ م) به مولانا پیوست و چنان او را شیفته کرد، که درس و وعظ را کنار گذاشت و به شعر و ترانه و دف و سماع مشغول شد و از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا گردید و اشعار پرشور عرفانی سرود. کسی نمی‌داند شمس تبریزی به مولانا چه گفت و چه آموخت که این‌گونه دگرگونش کرد؛ اما واضح است که شمس تبریزی عالم و جهاندیده بود و برخی به خطا گمان کرده‌اند که او از حیث دانش و فن بی‌بهره بوده است که نوشته‌های او بهترین گواه بر دانش گسترده‌اش در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان است. غیبت موقت شمس تبریزی مریدان می‌دیدند که مولانا مرید ژنده‌پوشی گمنام شده و توجهی به آنان نمی‌کند، به فتنه‌جویی روی آوردند و به شمس تبریزی ناسزا می‌گفتند و تحقیرش می‌کردند. شمس تبریزی از گفتار و رفتار مریدان رنجید و در روز پنجشنبه ۲۱ شوال ۶۴۳ قمری (۱۲۴۶ م) هنگامی‌که مولانا ۳۹ سال داشت، از قونیه به دمشق کوچید. مولانا از غیبت شمس تبریزی ناآرام شد. مریدان که دیدند رفتن شمس تبریزی نیز مولانا را متوجه آنان نساخت با پشیمانی از مولانا پوزش‌ها خواستند. پیش شیخ آمدند لابه‌کنانکه ببخشا مکن دگر هجرانتوبهٔ ما بکن ز لطف قبولگرچه کردیم جرم‌ها ز فضول مولانا فرزند خود سلطان ولد را همراه جمعی به دمشق فرستاد تا شمس تبریزی را به قونیه بازگردانند. شمس تبریزی بازگشت و سلطان ولد به شکرانهٔ این موهبت یک ماه پیاده در رکاب شمس تبریزی راه پیمود تا آنکه به قونیه رسیدند و مولانا از گرداب غم و اندوه رها شد.[نیازمند منبع] غیبت دائم شمس تبریزی پس از مدتی دوباره حسادت مریدان برانگیخته شد و آزار شمس تبریزی را از سر گرفتند. شمس تبریزی از کردارهایشان رنجید تاجایی که به سلطان ولد شکایت کرد: خواهم این بار آنچنان رفتنکه نداند کسی کجایم منهمه گردند در طلب عاجزندهد کس نشان ز من هرگزچون بمانم دراز، گویند اینکه ورا دشمنی بکشت یقین شمس تبریزی سرانجام بی‌خبر از قونیه رفت و ناپدید شد. تاریخ سفر او و چگونگی آن به درستی دانسته نیست
❤❤Raha Heydari❤❤

نگارش پنجم

مولانا جلال الدین محمد رومی، در سال ۶۰۴ هجری قمری (۵۸۶ شمسی)، در خانواده ای اصیل و اهل بلخ که در آن زمان جزء ایران بود؛ متولد شد. سال های ابتدایی زندگی وی، مصادف بود با حمله چنگیزخان مغول و به همین علت، خانواده ناگریز به ترک وطن شدند. بهاءالدین، پدر مولانا و همراهانش از نیشابور عازم بغداد شدند و با بسیاری از علما و صوفیان آن شهر ملاقات کردند. از آنجا به حجاز رفتند و در مکه زیارت کردند. پس از این سفر بود که به احتمال زیاد در اثر دعوت الله الدین کی قباد، حاکم آناتولی، بهاءالدین به آسیای صغیر آمد و سرانجام در قونیه در آناتولی در غربی ترین قلمرو امپراتوری سلجوقی ساکن شد. خانواده او در شهر مسلمان نشین قونیه در ترکیه کنونی ساکن شدند. بهاءالدين، رئيس مدرسه اي شد و پس از مرگش، مولانا در سن ۲۵ سالگي جايگزين پدر شد.داستان اصلی زندگی مولانا به خوبی شناخته شده است و بسیاری می دانند که چه اتفاقاتی رخ داده است. او با خانواده اش درست قبل از نابودی بلخ توسط ارتش مغول، از بلخ مهاجرت کرد و پیش از زندگی در آناتولی با خانواده خود از شهری به شهر دیگر از جمله مکه سفر کرد. او در نهایت به ترکیه امروزی و سرانجام به قونیه شهر باستانی ایکنیوم نقل مکان کرد. جلال الدين محمد بلخی درجات علمی بالایی داشت و جانشین پدرش که عالمی نامی بود؛ شد. در اواخر دوره جوانی، وقتی که ۳۷ ساله بود، با درویش سرگردان، شمس الدین تبریزی آشنا شد که تأثیر دگرگون کننده ای در زندگی او داشت. ارادت او نسبت به شمس منجر به بروز مشکل شد. علاقه مولانا به شمس حسادت فرزندان و پیروانش را برانگیخت که در نهایت منجر به ناپدید شدن شمس شد. پس از آن پسر بزرگش، سلطان ولد را فرستاد تا شمس را از دمشق بازگرداند، اما او به راست یا دروغ گفت که شمس را نیافته است. وقتی شمس برای همیشه ناپدید شد؛ مولانا کاملاً ناراحت و دلشکسته شد و سپس به عنوان شاعری عرفانی بیش از هر زمان دیگری خلاقیتش را به دست آورد. آثار برتر او در اواخر جوانی (۳۷ سالگی به بعد)، میانسالی و پیری نوشته شده اند. پس از مرگ او که موجب اندوه فراوان در جامعه پارس، جهان اسلام و سایر اقصی نقاط جهان شد، سلطان ولد که پسر بزرگ وی بود، پس از مرگ شاگرد ارشدش حسام الدین چلبی جانشین او شد.تاریخ تولد مولانا: سال ۶۰۴ هجری قمری نام اصلی مولوی: جلال الدین محمد رومی مولانا اهل کجاست: بلخ نام پدر مولانا: محمد بن حسین خطیبی مشهور به بهاءالدین همسر و فرزندان مولانا: همسر: گوهر خاتون و کِرا خاتون نام فرزندان مولانا: ۴ فرزند به نام های سلطان ولد، ملکه خاتون، علاءالدین محمد و امیر علیم چلبی القاب مولانا: مولانا، مولوی، رومی، بلخی مولانا در سال ۶۰۴ هجری قمری، در بلخ که آن زمان یکی از شهرهای خراسان بزرگ ایران در افغانستان امروزی بود؛ به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در حکومت سلجوقیان گذراند. او از نوادگان خانواده ای پر از عرفای اسلامی بود. پدرش بهاءالدین ولد، در جامعه خود به عنوان معلم دینی مورد احترام بود. زمانی که مغولان به آسیای میانه حمله کردند و خانواده امنیت خود را از دست داد، از زندگی راحت و خانه خود بیرون شدند. پدرش با تمام خانواده و چند شاگرد به سمت غرب بلخ حرکت کرد. مولانا در راه آناتولی، در شهر نیشابور (استان خراسان کنونی ایران)، با شاعر عارف، عطار برخورد کرد. عطار بی درنگ به مقام معنوی مولانا پی برد. او پدر را دید که جلوتر از پسر راه می‌رفت و سریعا اسرارنامه خود را به پسر داد، این دیدار، تأثیر عمیقی بر اندیشه های مولانا هجده ساله گذاشت که بعدها الهام بخش آثار او شد. مولانا با گوهر خاتون ازدواج کرد که حاصل آن دو پسر بود. در همان سال ها، پدرش از سوی سلطان ترکان سلجوقی برای تدریس کتب دینی در پایتخت قونیه دعوت شد و مولانا نیز به عنوان دانشمند و معلم تربیت شد. مولانا پس از اعزام به حلب و دمشق برای پایان تحصیلات دینی، سمت پدر را بر عهده گرفت.مولانا یک صوفی بود. این یک سنت عرفانی اسلام است که به تجربه دیدار و گفتگوی مستقیم خدا به عنوان مظهر عشق الهی می پردازد. صوفیان را می توان با شیعه، سنی، سایر جریان های اسلامی یا ترکیبی از سنت های متعدد مرتبط دانست. تصوف که حدود ۲ قرن پس از اسلام در خاورمیانه ظهور کرد، اگرچه پیشینه‌های قبلی داشت، متعاقباً به چندین مذهب مختلف، معروف به طریقت اسلامی تبدیل شد. معروف ترین این دستورات، سنت های مولوی است که به این شاعر و عارف فرزانه، یعنی جلال الدین محمد رومی مربوط می شود. مانند دیگر شاعران صوفی، مضمون زیربنای نوشته های مولانا، اشتیاق او به دیدار مستقیم با خدا است که معشوق واقعی است. اشعار عارفانه مولانا، تماما درباره عشق الهی است.نوشته ها و اشعار مولانا، هم در جهان اسلام و هم در جهان غرب بسیار محبوب است. یک توضیح برای محبوبیت مولانا ممکن است این باشد که شعر او همه فرهنگ ها، ملیت ها و اساطیر را در بر می گیرد. مردم می توانند اشعار مولانا را بخوانند، بدون اینکه احساس کنند او در حال تحمیل عقاید خود بر آنهاست. مولانا مضامین و اسطوره ها را از سنت های مذهبی متعدد، در بیان جهانی عشق الهی ادغام می کند. نوشته های او طنین انداز مدارا، نیکی، خیرخواهی و آگاهی از طریق عشق واقعی به معشوق اصلی یعنی خدا بود. از مهم ترین شاعران هم عصر او می توان سعدی را معرفی کرد که آثارش همچون بوستان سعدی و گلستان، از سبکی نزدیک به مولانا استفاده می کند. اهمیت مولانا فراتر از مرزهای ملی و قومی است. سخنوران فارسی زبان در ایران، افغانستان و تاجیکستان او را یکی از برجسته ترین شاعران قدیمی و تأثیرگذار بر بسیاری از شاعران در طول تاریخ می دانند. او همچنین در طول قرن ها تأثیر زیادی بر ادبیات ترکی داشته است. برای بسیاری از افراد، آموزه های او یکی از بهترین مقدمه ها برای فلسفه و عمل است. ترجمه های انگلیسی اشعار مولانا توسط کلمن بارکس بیش از نیم میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته است و شاعر فارسی زبان امپراتوری سلجوقی را به یکی از پرخواننده ترین شاعران غرب، از جمله ایالات متحده تبدیل کرده است. پیشنهاد به مطالعه بیشتر: اشعار عاشقانه مولانا

سوالات مشابه

فاطمه

درس 10 نگارش پنجم

لطفا صفحَه 56کتاب نگارش رو به من بدید معرکه داره

عروس هلندی

درس 10 نگارش پنجم

لطفا زود حل کنین از گوگل نباشه معرکه میدم

نگارش پنجم صفحه ۵۶ رو بفرستید از گوگل نباشه 🙂

✨ROMYESA ESLAME🍓🌼

درس 10 نگارش پنجم

❤️💞🖤میشه صفحه آخر کتاب نگارش درس دهم رو با جواب بفرستید🖤💞❤️ 🌿معلوم باشه 🌿اگر از گوگل باشه مشکلی نیست 🌿معرکه میدهم

مبینا چلداوی

درس 10 نگارش پنجم

سلام درس دهم صفحه ی اول حل کنید به نفر 1و2و 3 معرکه میدم

فاطمه نعمتی

درس 10 نگارش پنجم

هم خانواده حکم تاج می دم

زهرا عطایی نیا

درس 10 نگارش پنجم

ص ۵۶ اولین نفر تاج

آذین جاندار✯

درس 10 نگارش پنجم

سلام بچه ها ویژگی های حاکمان عباسی و سختی هایی که بر امام ها ایجاد می‌کردند بگید سوالای امتحانمه دانش آموزان لو دادن